۷۸– نبا [خبر]

خبر مهم و بزرگ قيامت كه مردم درباره‏اش از يكديگر «سؤال‏» مى‏كنند، در آيات اول سوره بيان شده است. در بعضى روايات، اين نبا به على(ع) تاويل شده است. (الميزان ج ۲۰ ص ۲۶۱٫)

نام ديگر سوره، «عم‏» است‏يعنى «از چه؟» زيرا سوره با اين كلمه آغاز مى‏شود و نام سومش، «تساؤل‏» مى‏باشد، يعنى «از هم پرسيدن‏». به نام «معصرات‏» هم ذكر شده است (كه در آيه ۱۴ آمده).

محور اساسى اين سوره، ضرورت و حتميت قيامت، و استدلال بر آن و توصيف آن مى‏باشد. چون خبر از نظامى متقن و استوار مى‏دهد، بعنوان نمونه‏اى از آن، برخى از نظامهاى طبيعت در مورد شب و روز و كوه و گياه و زمين و … را بيان مى‏كند و آن روز حق را كه تخلف ناپذير است و مايه حسرت و ندامت كافران، به يادها مى‏آورد.

بعد از سوره معارج در سال دوم بعثت در مكه نازل شده و داراى ۴۰ آيه مى‏باشد.

۷۹- نازعات [آنها كه از روى قوت مى‏كشند]

خداوند در نخستين آيه به نازعات قسم خورده است. نازعات، فرشتگانى هستند كه جان مردم را مى‏گيرند، يا روح كافران را به شدت قبض مى‏كنند، يا ستاره‏هائى هستند كه از افقى غايب شده و در افق ديگر پيدا مى‏شوند.

در هر صورت خداوند به فرشتگان، به عنوان واسطه‏هائى در تدبير امور جهان سوگند ياد كرده و اهميت نقش آنها را بازگو مى‏كند. بخشى از نبوت موسى و دعوت او از فرعون طغيان گر بسوى تزكيه و هدايت، نقل شده، آيه ۱۵ به بعد.

و در ادامه، اين سوره هم بر اساس آخرت و قيامت و اثبات آن و حالت مردم در بهشت و دوزخ مى‏باشد و در اوائل بعثت در مكه نازل شده و ۴۶ آيه دارد. نزول اين سوره بعد از سوره «نباء» است.

۸۰- عبس [چهره در هم كشيد]

سوره، عتاب و ملامت است از اينكه ثروتمندان را بر ضعفا و مساكين مؤمن مقدم بدارند.

در حضور پيامبر جمعى از بزرگان قريش در مكه جمع بودند كه نابينائى بنام «ابن ام مكتوم‏» وارد شد. با ورود او يك نفر به جهت ناراحتى از ورودش، چهره در هم كشيد و عبوس شد (آن يك نفر يا پيامبر بود يا مردى از بنى اميه: بنا به اختلاف روايات) خداوند از اين نحوه برخورد، انتقاد كرده و متذكر برخى نكات اخلاقى و تربيتى مى‏شود.

سوره با يادى از مراحل خلقت انسان و نعمتهاى خدا و حيات در زمين و سپس قيامت و چهره‏هاى خندان و اندوهگين در آخرت، ادامه و پايان مى‏يابد نام ديگرش سوره «اعمى‏» (نابينا) است.

بعد از سوره نجم، در سال دوم بعثت و در مكه نازل شده و داراى ۴۲ آيه مى‏باشد.

۸۱- تكوير [در هم پيچيده شدن]

در هم پيچيده شدن خورشيد، و تمام شدن نور آن بمنزله پايان نظام اين جهان و از علائم قيامت است كه در آيه اول به آن اشاره شده است. سپس درباره انكشاف اعمال انسان در آن روز مطلبى دارد.

سوره تكوير (يا: كورت) بيشتر در مورد معاد است. و در قسمتى هم حمايت و تاييدى از پيامبر نموده و اتهامات را از او دفع مى‏كند.

بعد از سوره «تبت‏»، در سال اول بعثت در مكه نازل شده و ۲۹ آيه دارد.

۸۲- انفطار [شكافته شدن]

اين سوره هم، در مورد قيامت و سر انجام نيكان و بدان در بهشت و دوزخ مى‏باشد و شكافته شدن آسمان، بمعناى در هم ريختن اين نظام قائم، باز هم پيش درآمدى بر رستاخيز و از جمله شرائط متصل به قيامت است. و از ثبت و ضبط دقيق اعمال هر انسان مطالبى دارد كه توسط دو فرشته انجام مى‏گيرد.

اين سوره، با ۱۹ آيه، بعد از «نازعات‏» در سال ۳ بعثت در مكه نازل شده است.

۸۳- مطففين [كم فروشان]

در آيه اول اين سوره، نكوهش و هشدارى به كم فروشان آمده است و براى اصلاح اقتصادى در جامعه، از زشتى اين كار و بيان عقوبت‏هاى سخت اخروى براى آنان و براى تكذيب كنندگان و فاجران سخنانى گفته شده است و ستايشى هم از ابرار و صالحان.

اين، آخرين سوره‏اى است كه در مكه نازل شده و در واقع، در سفر هجرت پيامبر قبل از رسيدن به مدينه نازل گشته است و گوياى كمفروشى و اختلال در وزن و كيلى است كه مردم مدينه گرفتارش بودند. و ۳۶ آيه دارد. بنام سوره «تطفيف‏» هم نقل شده است.

۸۴- انشقاق [دو شقه شدن و شكاف برداشتن]

باز هم از علائم ظهور قيامت، در هم ريختن و پاره شدن نظام جهان بالا بيان شده است (آيه ۱) آنچنانكه در سوره‏هاى تكوير و انفطار بيان شد.

اين سوره هم مانند سوره‏هاى كوچك مكى، تكيه‏اش روى مبدء و معاد است و سير انسان را به سوى خدا و سرنوشت ابدى‏اش در آخرت، و حساب و كتاب، بيان مى‏كند.

بعد از سوره انفطار در مكه نازل شده و ۲۵ آيه دارد.

۸۵- بروج [برج‏ها]

در اولين آيه، به آسمانى كه داراى برج‏هاست‏سوگند ياد شده است. برجهاى آسمان، جايگاه و خط سير ستارگان در آسمان است. بعضى هم آن را برجهاى دوازده گانه فلكى دانسته‏اند. و در بعضى احاديث، دوازده برج به دوازده امام تاويل شده است.

در اين سوره هشدار و تهديدى است نسبت به كسانى كه مؤمنين را تنها به جرم مؤمن بودن، آزار مى‏دادند و اين را بعنوان آزمايشى از سختيها و مشكلات در پيش پاى مؤمنان در راه ايمان و اعتقاد مى‏داند.

داستان «اصحاب اخدود» كه در آتش سوختند – به جرم ايمان – و نيز سپاه فرعون و ثمود، و نمونه‏اى از مؤمنانى كه در راه ايمان، بر شدائد فرعونى صبر و مقاومت كردند بيان شده است تا امت محمد (ص) هم از استقامت آنان، درس صبر بياموزند و نويد پيروزى به مسلمين داده شده است.

اين سوره را، سوره پيامبران نيز گفته‏اند. بعد از سوره شمس و در اوائل بعثت در مكه نازل شده و ۲۲ آيه دارد.

۸۶- طارق [ستاره ظاهر شونده]

در آيه نخست، به آسمان و ستاره‏هاى درخشان و ظاهر شونده، قسم ياد شده است.

محور سخن در اين سوره، معاد است و با بيان قدرت كامل خدا، بر تحقق آن در آينده استدلال مى‏كند و با بيان اصل خلقت انسان، او را در جهت تربيت معنوى و روى آوردن به فطرت توحيدى سوق مى‏دهد.

اين سوره در اوائل بعثت در مكه و بعد از سوره «بلد» نازل شده و داراى ۱۷ آيه مى‏باشد.

۸۷- اعلى [برتر]

در آيه اول خدا را با صفت «برتر» بيان كرده است و به تسبيح او، كه آفريدگار و مدبر جهان است فرمان داده است.

در اين سوره، حيات برتر و جاودانه آخرت، و «فلاح‏» در سايه «تزكيه‏» و «ذكر» و «نماز» مطرح شده، و همه، در رابطه با توحيد الهى است.

پيامبر اين سوره را دوست داشت و در نماز جمعه و عيد فطر و قربان آن را مى‏خواند و ذكر سجده را از آيه اول اين سوره الهام گرفته است.

بعد از سوره تكوير و در اوائل بعثت در مكه نازل شده و داراى ۱۹ آيه مى‏باشد.

۸۸- غاشيه [فرا گيرنده]

يكى از نامهاى روز قيامت است كه در آيه اول بيان شده است. فراگيرنده و احاطه كننده مردم، از نظر هراس و وحشت، از نظر محاسبه و بررسى اعمال و …

در اين سوره، مردم از نظر شقاوت و سعادت اخروى به دو بخش تقسيم شده‏اند و كيفر و پاداش هر يك، در بهشت و جهنم بيان شده است و ربوبيت‏خداوند يادآورى مى‏شود و در نهايت، بازگشت همه انسانها براى حساب، در نزد پروردگار، مطرح شده است.

بعد از سوره ذاريات در مكه نازل شده است و ۲۶ آيه دارد.

۸۹- فجر [سپيده دم]

در آيه اول، خداوند، به فجر قسم خورده است. به اين انفجار نور در خيمه ظلمت‏شب. جالب است كه بدانيم سوره «فجر» بعد از سوره «ليل‏» نازل شده است همچنانكه در طبيعت هم سپيده دم فجر، پس از «شب‏»، فرا مى‏رسد.

اين سوره را، در روايات، سوره حسين بن على دانسته‏اند و به خواندن آن توصيه كرده‏اند. (امام صادق‏«ع‏»: اقرؤا سورة الفجر فى فرائضكم و نوافلكم فانها سورة الحسين بن على(ع) (تفسير برهان ج ۴ ص ۴۵۷٫))

اينهم جالب است. چرا كه قيام كربلاى حسين، خود انفجارى فجرى از ايمان و جهاد بود در ظلمت‏شب جور و شرك بنى اميه. و همچنانكه با فجر و آغاز روز، حركت و حيات مردم، شروع مى‏شود، با خون حسين و يارانش در عاشورا، اسلام جانى تازه گرفت و حياتى مجدد يافت. در مفهوم «فجر»، در تفاسير، مصداقهاى گوناگونى ذكر شده است.

در اين سوره، از وابستگى به دنيا كه در نتيجه طغيان و كفران نعمت پديد مى‏آيد نكوهش شده و وعده عذاب شديد در دنيا و آخرت داده شده است و در پايان، باز هم گريزى به معاد و تاكيدى روى رجعت انسان به سوى پروردگار، آمده است.

چهلمين سوره‏اى است كه در سال دوم يا سوم بعثت در مكه نازل شده و ۳۰ آيه دارد.

۹۰- بلد [شهر]

منظور، شهر مكه، زادگاه و وطن پيامبر است كه در اولين آيه اين سوره، خداوند به آن، سوگند ياد كرده است.

سوره، خلقت انسان را در رنج و سختى، (بعنوان كوره‏اى از حوادث در جهت‏ساخته و پرداخته شن انسان) بيان مى‏كند و نيز اشاره‏اى به اينكه بر كارهايش نظارت مى‏شود و بنا بر اين بايد در آزادى اسيران، اطعام گرسنگان و سفارش به صبر و رحمت بكوشد. «صبر بر طاعت‏» و «صبر از معصيت‏» و «صبر بر مصيبت‏» در اين سوره بطور ضمنى آمده است.

بعد از سوره «ق‏»، در سال ۳ بعثت، در مكه نازل شده است و داراى ۲۰ آيه مى‏باشد.

۹۱- شمس [خورشيد]

نخستين آيه، مشتمل بر سوگند به خورشيد و فروغش مى‏باشد.

پس از چندين سوگند متوالى، پيام سوره اين است كه: «فلاح‏» در سايه تزكيه نفس، و زيان و تباهى، در اثر پوشاندن و گمراه ساختن نفس مى‏باشد.

داستان ثمود در رابطه با «ناقه صالح‏» شاهدى بر سخن فوق است كه در سوره آمده است.

بعد از سوره قدر (و به نقل برخى بعد از سوره حج) در سال دوم بعثت در مكه نازل شده و ۱۶ آيه دارد.

۹۲- ليل [شب]

خداوند، به شب، هنگامى كه جهان و انسانها را فرا مى‏گيرد سوگند خورده است. (آيه ۱)

شب و روز، خلقت و تلاش انسانها، هدايت الهى، انذار و تبشير و قيامت و پاداش … از مطالب اين سوره است و توجه خاصى به انفاق اموال در اين سوره مى‏باشد.

قبل از سوره فجر و بعد از سوره «اعلى‏» نازل شده است. به اين ترتيب نگاه كنيد:

شب – فجر – ضحى و نور – انشراح … اين ترتيب نزولى چند سوره‏اى است كه پياپى آمده، آيا در نظام طبيعت هم چنين نيست؟!

از سوره‏هاى مكى است و ۲۲ آيه دارد.

۹۳- ضحى [نور و روشنائى]

خداوند به روشنائى روز و فراگيرى شب قسم ياد كرده كه پيامبر را رها نكرده است (آيات ۱ – ۳).

مى‏دانيم كه مدتى وحى از پيامبر قطع شد و اين بهانه‏اى براى عيبجوئى مشركين بود كه خداوند با فرستادن اين آيات در جهت تقويت روحى و تاييد پيامبر رحمت‏خود نازل كرد. سيزدهمين سوره است كه بعد از سوره قلم و قبل از «مزمل‏» در مكه و اوائل بعثت نازل شده و ۱۱ آيه دارد.

۹۴- انشراح [گشاده شدن، وسيع شدن]

شرح صدر و فراخى سينه، كنايه از ظرفيت زياد، براى دريافت‏حقائق و تحمل سختيهاى راه دعوت است. در آيه اول خداوند، عطاى چنين شرح صدرى را به پيامبر بيان مى‏كند و او را دعوت به كار مستمر و پيگير مى‏نمايد و نويد مى‏دهد كه: با هر سختى، آسانى است.

(نانبرده رنج، گنج ميسر نمى‏شود مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد)

اين سوره بعد از «ضحى‏» نازل شده و مكى است (و بعضى گفته‏اند مدنى است). بعضى اين سوره را با سوره قبلى‏اش، مجموعا يكسوره حساب كرده‏اند.

سوره «الم نشرح‏» داراى ۸ آيه مى‏باشد.

نام ديگر اين سوره، «شرح‏» است.

۹۵- تين [انجير]

در اين سوره به انجير و زيتون و طور سينا قسم خورده شده است.

تين و زيتون، نام دو ميوه است، يا به درخت اين دو ميوه قسم خورده شده، و به قول بعضى‏ها نام دو كوهى است كه دمشق و بيت المقدس بر آن استوار گشته و رمز سوگند ياد كردن به اين دو كوه و به طور سينا آن است كه اين سه جا، خاستگاه و محل بعثت بسيارى از پيامبران بوده است. در كنار اين سه قسم، به مكه هم سوگند ياد شده، كه محل بعثت پيامبر اسلام است.

بعد از همه اينها، سخن از انسان و آفرينش او و ايمان و عمل صالحش مى‏باشد و اينكه در اثر بى تقوائى، انسان به پست‏ترين جايگاهها هم سقوط مى‏كند مگر مؤمنان صالح.

در سال سوم بعثت در مكه نازل شده (بعد از سوره بروج) و ۷ آيه دارد.

۹۶- علق [خون بسته، زالو، كرم]

در آيه دوم، مبدء خلقت انسان از «علق‏» مى‏داند، كرمى زالو شكل، اسپرماتوزوئيد.

بعضى هم علق را از ريشه تعلق و وابستگى گرفته‏اند و گفته‏اند انسان از وابستگى و تعلقات خلق شده است.

اولين سوره‏اى است كه در غار حرا، هنگام بعثت پيامبر، بر او نازل شده است و سخن از خواندن و آفرينش انسان و تسليم او و طغيانش به ميان آمده است. اين سوره مكى است و ۱۹ آيه دارد.

۹۷- قدر [اندازه، سنجش، ارزش]

در اين سوره، از شب ارزش آفرينى و اندازه‏گيرى و مقدرات انسان سخن به ميان آمده است. شبى كه از هزار ماه برتر است (در بعضى روايات شيعه، اين هزار ماه به مدت حكومت ظالمانه بنى اميه تفسير شده كه هزار ماه طول كشيده است (به نقل الميزان جلد ۲۰ ص ۴۷۴٫).)

و در يكى از شبهاى ماه رمضان (۲۱ يا ۲۳) قرار دارد. و شبى است كه قرآن در آن بر قلب پيامبر نازل گشته است. شب اتصال مطلق ميان زمين و ملكوت اعلاست و فرود آمدن فرشته‏ها از آسمان، و شب سلامتى است.

اين سوره، در حدود سال ۴ بعثت، بعد از سوره «عبس‏» در مكه نازل شده و ۵ آيه دارد و سوره‏اى است بسيار مبارك و با فضيلت.

۹۸- بينه [دليل روشن و حجت آشكار]

اين سوره، بيانگر رسالت عام پيامبر نسبت به همه مشركين و يهود و نصارى است و دعوت او را از همه بشريت به آئين حق باز مى‏گويد و صلاح جامعه انسانى را در سايه اعتقاد و عمل مى‏داند.

گرايش مشركين و اهل كتاب را به ايمان توحيدى، در سايه آمدن «بينه‏» مى‏داند و خود محمد (ص) نمونه و مصداقى از اين حجت آشكار براى انديشه‏ها و پيروان اديان ديگر است (امام باقر فرموده است: البينه محمد رسول الله «ص‏» (الميزان ج ۲۰ ص ۴۸۲) به نقل از تفسير القمى.)

به نام «لم يكن‏» هم مشهور است و اين نام از آغاز سوره اقتباس شده است. از نام‏هاى ديگر اين سوره «اهل الكتاب‏» «قيامت‏»، «بريه‏» و «انفكاك‏» است.

بعد از سوره طلاق نازل شده و از سوره‏هاى مدنى است و ۸ آيه دارد.

۹۹- زلزال [لرزش و زلزله]

در آيه اول وقوع زمين لرزه مهيب را هنگام ظهور قيامت بيان مى‏كند. زلزله‏اى كه در پى آن بر انگيختن مردم براى روز دادرسى عمومى در محشر و پاداش خوبيها و كيفر بدى‏ها است.

نام ديگر سوره، «زلزله‏» است. ۸ آيه دارد و بعد از سوره نساء در مدينه نازل شده است.

۱۰۰- عاديات [دوندگان]

عاديات، اسبهاى تيزتك و تندرو مى‏باشد كه هنگام دويدن، همهمه صدايش بگوش مى‏رسد. خداوند در نخستين آيه، به چنين اسبها و اسب‏سواران چابك كه از سم اسبان آتش مى‏پرد و سحرگاهان بر سر دشمن هجوم مى‏آورند، سوگند مى‏خورد و برخى نكات تربيتى و انسان‏شناسى و كفران انسان نسبت به نعمتها و مالدوستى شديد انسان، در پى آن مطرح مى‏شود و با اشاره‏اى به رستاخيز و قيامت، پايان مى‏گيرد.

لحن آيات مى‏رساند كه بايد در مدينه و پس از تشريع حكم جهاد با دشمن، آيات، نازل شده باشد. در روايات آمده كه اين سوره درباره على(ع) و گروه پارتيزانى او كه در جنگ «ذات السلاسل‏» به دشمن شبيخون زدند، نازل شده است كه گروههاى اعزامى سابق ناموفق بودند ولى اين گروه توانستند ضربه خود را بزنند.

اين سوره مدنى است و ۱۱ آيه دارد و پس از سوره «عصر» نازل گشته است.

۱۰۱- قارعه [كوبنده]

از نام‏هاى قيامت است كه در سه آيه اول آمده است.

قيامت، كوبنده دلهاست با ترس. و كوبنده دشمنان خداست، با عذاب.

در اين سوره از قيامت و حالت‏خوشى و ناراحتى نيكوكاران و بدكاران سخن گفته شده است.

بعد از سوره ايلاف، در مكه در اوائل بعثت نازل شده و ۱۱ آيه دارد.

۱۰۲- تكاثر [افتخار به زيادى ثروت و عزت]

در دو آيه اول از تكاثر نكوهش شده، يعنى افزون طلبى در ثروت و قدرت، و افتخار كردن به كثرت اموال و قوم و قبيله و عزت اجتماعى. مشركين براى اثبات عظمت‏خود از جهت نفرات، حتى مرده‏هاى خود را هم در گورستان به حساب مى‏آوردند. چه بازيچه و مشغوليتى!… در بعضى تفاسير، به قومى از يهود تفسير شده و در بعضى به دو قبيله از قريش و در بعضى هم به دو گروه از انصار.

اين سوره، بعد از سوره كوثر، نازل شده و ۹ آيه دارد و از سوره‏هاى مكى است.

۱۰۳- عصر [زمان، بعد از ظهر، فشار، و …]

در اولين آيه، خداوند به عصر قسم ياد كرده است.

مفسرين، عصر را به معانى گوناگونى بيان كرده‏اند، از قبيل: عصر نبوت، عصر نزول قرآن، عصر قيامت، عصر دولت مهدى، نماز عصر، روزگار، و معانى ديگر…

در جواب اين سه قسم، سوره به بيان خلاصه‏اى از معارف قرآن اشاره مى‏كند و آن عبارت است از: «ايمان‏»، «عمل صالح‏»، «حق‏»، «صبر». در بيانى خلاصه و مختصر، مفاهيم بلند و فراوانى بيان شده است.

اين سوره، مكى است و با ۳ آيه در سال اول بعثت بعد از سوره انشراح نازل شده است.

۱۰۴- همزه [عيبجو و طعنه زن]

در اين سوره از كسانى كه از ديگران عيجبوئى كرده و با حركات چشم و ابر و مسخره‏شان مى‏كنند و به ثروتهاى جمع شده خود مغرورند نكوهش شده است و وعده آتش به آنها داده شده و آيات تنذيرى اين سوره مربوط به آغاز دعوت و دوران درگيرى با اشراف است.

بعد از سوره قيامت نازل شده و از سوره‏هاى مكى است و ۹ آيه دارد.

۱۰۵- فيل

در اين سوره داستان فيل سواران ابرهه را كه براى ويران كردن خانه توحيد، كعبه، هجوم آورده بودند و با قدرت خداوند نابود شدند بطور خلاصه بيان كرده است.

خود اين واقعه، كه قبل از اسلام رخ داده بود مبدء تاريخ شد و آن سال به «عام الفيل‏» مشهور گشت. بنا به نقل مورخين، در همان سال هم پيامبر متولد شد و ۴۰ سال بعد از آن ماجرا به رسالت مبعوث گشت.

اين تاريخچه و يادآورى آن در قرآن، هشدارى است به كسانى كه از در جنگ و ستيز با خدا و آئين او وارد مى‏شوند.

اين سوره هم بعد از «كافرون‏» در اوائل بعثت در مكه نازل شده و ۵ آيه دارد.

بعضى اين سوره را با سوره بعدى يكى دانسته‏اند، چون مطالبشان بهم مربوط است.

۱۰۶- ايلاف [الفت دادن]

نام ديگر سوره «قريش‏» است. در رابطه با سوره قبلى، كه دشمنان حبشى مهاجم به كعبه نابود شدند، اين كار، بخاطر تجمع خاطر و انس و الفت و ايمنى «قريش‏» در كوچ‏هاى تابستانى و زمستانى انجام گرفت و در مقابل، از آنان انتظار است كه خدا را پرستش كنند.

سوره مكى است و بجهت پيوستگى مطالبش با سوره فيل، بعضى‏ها اين دو را يك سوره حساب كرده‏اند.

۵ آيه دارد و در سال ۳ بعثت، بعد از سوره «تين‏» نازل شده است.

۱۰۷- ماعون [ظرف غذا]

در آخرين آيه، از نمازگزاران سهل‏انگار و رياكار كه از اطعام و سير كردن گرسنگان با ظرفهاى پر از غذا جلوگيرى مى‏كنند نكوهش شده است و اينها همه در رديف تكذيب‏كنندگان دين محسوب شده‏اند به اين مناسبت، اين سوره بنام سوره «دين‏» هم گفته شده است.

نقل شده كه نزول سوره درباره ابوجهل و كفار قريش بوده است.

اين سوره بعد از تكاثر و قبل از «فيل‏» و در مكه در سال ۲ بعثت نازل شده و ۷ آيه دارد.

۱۰۸- كوثر [خير فراوان]

در اينكه منظور از كوثر، نهرى است در بهشت، يا حوضى در محشر، يا ذريه و فرزندان زياد، يا علماى امت، يا نبوت و قرآن، يا علم و حكمت‏يا … نظريه‏هاى گوناگونى وجود دارد.

منظور هر كدام باشد، اين خير كثير را خداوند به پيامبر اعطا كرده است (آيه ۱)

اين سوره يك سطرى كه ۳ آيه دارد و از اعجازهاى قرآن است در جواب عيبجوئى‏هاى مشركين نازل شده كه بخاطر نداشتن فرزند پسر، پيامبر را مقطوع النسل و «ابتر» مى‏گفتند.

بعد از «عصر» يا «عاديات‏» در مكه نازل شده است. سال اول بعثت. بعضى هم گفته‏اند كه در «صلح حديبيه‏» نازل شده است.

۱۰۹- كافرون [كافرها]

در اين سوره، خداوند به پيامبر فرمان برائت از خدايان مشركين و عقايد باطل آنها را مى‏دهد. چرا كه ميان توحيد و شرك، هرگز سازشى نيست.

نزول اين سوره در پى آن بود كه بعضى از مشركين، از پيامبر مى‏خواستند كه مدتى بت‏هاى آن را عبادت كنند تا آنها هم خداى محمد را بپرستند. سوره، مسلمانان را از سازش بر سر اصول اعتقادى و مبانى بنيادى مكتب بر حذر مى‏دارد. بنام سوره «عبادات‏» هم گفته شده است.

۶ آيه دارد و بعد از سوره ماعون (يا: فيل) در اوائل بعثت در مكه نازل شده است.

۱۱۰- نصر [يارى]

در اين سوره، از نصر و يارى خدا و پيروزى و فتح بزرگ است كه از سوى خدا فرا رسيده است و مردم فوج فوج به دين خدا مى‏گروند.

گفته‏اند كه در ايام «حجة الوداع‏» سال آخر عمر پيامبر در «منا» نازل شده و آخرين سوره‏اى است كه به نحو كامل و يكجا آمده است. بعد از سوره توبه و ۳ آيه دارد.

نام ديگرش «توديع‏» است. چرا كه بعنوان آخرين سوره‏ها، وداعى با پيامبر و پيامبر با امت محسوب مى‏شود و در آن اشاره‏اى به وفات رسول گرامى اسلام شده است.

۱۱۱- تبت [شكسته باد]

ابولهب، و همسر آتش افروز و هيزم‏كش او از سردمداران مشركين مخالف پيامبر بودند و آن حضرت را آزار مى‏دادند. در اين سوره (آيه ۱) نفرين شده كه شكسته باد دستان ابولهب و خودش نابود باد.

نام ديگر سوره، «مسد» است. يعنى ريسمانى بافته شده از ليف خرما. در مورد همسر ابولهب در آخرين آيه مى‏گويد كه در گردن زنش در حالت عذاب ريسمانى از اين نوع خواهد بود. سوره لهب هم گفته شده است.

بعد از سوره «فاتحه‏» و به قولى بعد از «مدثر» در اوائل بعثت در مكه نازل شده و ۶ آيه دارد.

۱۱۲- اخلاص [خالص كردن]

سوره «اخلاص‏»، يا «توحيد»، يا «قل هو الله‏» وحدانيت و اوصاف خداوند را بيان مى‏كند و بسيار فضيليت دارد معادل يك سوم قرآن است. به نام سوره «اساس‏» هم ياد شده است.

سوره در جواب درخواست گروهى از يهود كه از پيامبر، اوصاف خداوند را پرسيده بودند، نازل شده است.

«قل هو الله‏» نسب نامه خدا است.

در مورد اين سوره، امير المؤمنين فرموده است كه: «قل هو الله‏»، نسب نامه خداست.

اين سوره بعد از «ناس‏» در اوائل بعثت در مكه نازل شده و ۴ آيه دارد.

۱۱۳- فلق [صبح]

در اين سوره فرمان به پيامبر است كه به خدائى كه آفريدگار فلق و سپيده دم است از شر همه پديده‏ها و شر ظلمت فراگير و جادوگران و حسودان، پناه ببرد.بعد از سوره فيل و قبل از ناس در مكه نازل شده و ۵ آيه دارد.

۱۱۴- ناس [مردم]

در اين سوره هم مثل سوره قبلى، خداوند به پيامبر فرمان داده كه به پروردگار مردم، فرمانرواى مردم و معبود مردم، از شر وسوسه گران از جن و انس پناه ببرد.

اين سوره و سوره فلق را، «معوذتين‏» هم گفته‏اند. زيرا كه در آغاز هر دو، مسئله تعويذ و پناه بردن به خدا از شرور حسودان و افسونگران و جادوگران مطرح شده كه دشمنان از طريق جادو و افسون قصد صدمه رساندن به پيامبر را داشتند.

بعضى هم اين دو سوره را از سوره‏هاى مدنى دانسته‏اند كه با هم نازل گشته‏اند.

سوره «ناس‏» بعد از سوره «فلق‏» و قبل از «قل هو اللّه‏» نازل شده و ۶ آيه دارد.

با آرزو و اميد اينكه با شناخت بهتر و بيشتر قرآن و عمل كردن به اين كتاب آسمانى سعادت و فلاح را بدست آوريم، با نقل چند بيت از اشعار «اقبال لاهورى‏»اين نوشته را به پايان مى‏بريم:

نقش قرآن چون كه بر عالم نشست نقشهاى پاپ و كاهن را شكست

فاش گويم آنچه در دل مضمر است اين كتابى نيست، چيزى ديگر است

چون كه در جان رفت جان ديگر شود جان چو ديگر شد، جهان ديگر شود.