امروز یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ | ۱۸:۴۱:۳۱

Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors

شما اینجا هستید |

صفحه اصلی » نکات قرآنی » دنیای قرآنی » ماه رمضان و نحوه نزول قرآن

فروردین ۹, ۱۴۰۱ تاریخ انتشار

صلواتنویسنده

16429کد مطلب

372تعداد نمایش

بدون دیدگاهتعداد نظرات

ماه رمضان و نحوه نزول قرآن

ماه رمضان و نحوه نزول قرآن
گفته شده که نزول قرآن بر پیامبر سنگین بود و حال آن حضرت تغیییر میکرد و عرق بر چهره آن حضرت جاری می شد و اگر سواره می بودند متوقف می شدند و نمی توانستند به راه خود ادامه بدهند
پیش نگار
قرآنکریم، بهترین و زیباترین کلام وکاملترین دستور العمل زندگی است که خداوند حکیم آن را برای هدایت و راهنمای انسان و رسیدن به کمال و سعادت بشری نازل کرده است. قرآن، ماندگارترین اثر وحیانی است که از ملکوت آسمان بر زمین فرودآمده و عظیمترین، کاملترین و بهترین دین را برایِ بشریت به ارمغان آورده است. قرآن حلال مشکلات اجتماعی است، به بیان پیامبر(ص): “اذا التبست عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن” (بحار: ج ۹۲،ص ۱۷)؛ هرگاه اضطراب و نگرانى‏ها و مشكلات و نابسامانى‏ها و فتنه‏ها مانند پاره‏هاى شب ظلمانى بر جامعه شما سايه افكند و درحل مشكلات راه به جايى نبرديد برشما باد كه به قرآن رجوع كنيد و راهنمايى‏هاى نجات بخش آنرا ملاك عمل قرار دهيد.
دستورات اميدبخش قرآن روح اميد و پيروزى بر مشكلات و رستگارى و بهروزى را در دل‏ها زنده مى‏كند و انسان‏ها را از ياس و نوميدى نجات مى‏دهد.
قرآن نظم دهنده و ترتیب دهنده امور اجتماعی است، انسانها میتوانند امور اجتماعی شان را در سایه قرآن نظم و ترتیب دهند. خدای سخن؛ حضرت علی عليه‏السلام مى‏فرمايند:
“الا انّ فيه علم ما يأتى والتحديث عن الماضى ودواء دائكم و نظم مابينكم.” (نهج‏البلاغه،خطبه ۱۵۷)؛ بدانید که دانش آینده و گذشته در قرآن است و قرآن داروی دردهای جامعه است و نظم و راه سامان بخشیدن در قرآن است.
حضرت، بعد از بيان اين مطلب كه علم گذشته وآينده درقرآن است و قرآن داروى همه دردها است، اين نكته را متذكر مى‏شوند كه (ونظم مابينكم)؛ نظم و راه سامان بخشيدن به روابط بين مسلمانان در قرآن است؛ يعنى اگر نظم مطلوب و معقول را كه همه افراد جامعه در سايه آن نظم به حقوق مشروع خود برسند، طالب باشيد، ‏بايست امور خود را بر اساس رهنمودهاى قرآن سامان بخشيد.
پوشيده نيست كه تعبير (ونظم مابينكم) متوجه امور و روابط اجتماعى افراد است. هرچند افراد موظف اند که امور شخصى و فردى خود را نيز بر اساس رهنمودهاى قرآن تنظيم كنند؛ لكن تعبير (ونظم مابينكم) شامل نظم امور شخصى افراد نمى‏شود؛ چنانكه پوشيده نيست، حضرت على عليه‏السلام در فرازهاى مورد بحث درصدد بيان نقش جنبه‏هاى اجتماعى قرآن كريم هست.
حضرت با بيان اين نكته كه نظم اجتماعى شما در قرآن كريم است، به مسلمانان دستور می دهد که بايد امور سياسى و روابط اجتماعى خودرا براساس قرآن سامان دهيد.
قرآن داروی بزرگترین دردها است. امیرالمؤمنین علی (ع) می فرماید: “فانّ فيه شفاء من اكبرالداء وهوالكفر والنفاق والغى والضلال”.(نهج البلاغه،خطبه ۱۷۶) حضرت على عليه‏السلام بزرگ‏ترين درد جامعه بشرى راكفر و نفاق وگمراهى مى‏داند. اين امراض روحى هستند كه جامعه را به انواع مشكلات وگرفتارى‏ها دچار مى‏كنند و درمان آنها را نيز بايد از قرآن سراغ گرفت و برعکس دوری از قرآن کریم عواقب بد و ناخوشایندی دارد.
قرآن معجزه ماندگار و جاویدانگی است که هرگز محو نخواهد شد؛ إنّانحن نزّلناالذّكر و إنّا له لحافظون (الحجر، آیه ۹). قرآن کتابی است که هرگز باطل در آن راه ندارد؛” لايَأتِيهِ الْبَاطِل مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لامِنْ خَلْفِهِ تَنزِيل مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيد “( فصلت،آیه ۴۲).
یکی از محورهای مهمِ مباحث علوم قرآنی، بحث نزول قرآن، چگونگی آن، زمان ومدت نزول، انواع و مراتب نزول قرآن است. ما در این مقاله اختصاراً به این موضوعات می پردازیم.

قرآن، نزول، انزال، تنزیل

کلمه قرآن اسم کتابی است که خداوند آنرا بر پیامبرش نازل کرده و به این جهت آنرا قرآن نامیده که قبلا از جنس خواندنی نبوده و به منظور اینکه در خور و فهم بشر نازل کرده و در آخر کتاب خواندنی شده. (المیزان ذیل آیه ۱۸۵) القرآن صحیفة مقروة. (قاموس المحیط) یعنی قرآن صحیفه و کتاب خواندنی است.
خداوند می فرماید: انّا جعلناه قرآناً عربیاً لعلّکم تعقلون (زخرف/۳) این کلمه هم بر مجموع قرآن اطلاق میشود و هم بر اجزاء آن.
نزول به معنای حلول کردن، وارد شدن وپایین آمدن از نقطه بلند است. (لسان العرب، قاموس المحیط)

فرق بین انزال و تنزیل

انزال به معنی نازل کردن دفعی و یکپارچه است و تنزیل به معنای ترتیب دادن و نازل کردن تدریجی و بخش بخش است (المیزان ذیل آیه ۱۸۵، فواید دمشقیه ص۱۳۲) البته انزال به معنای تنزیل هم به کار برده میشود، در صورتیکه قرینه برای این وجود داشته باشد، این کار برد هم درآیات قرآن دیده میشود. و یا میشود گفت انزال معنی اعم از نزول دفعی دارد.

آغاز نزول قرآن

پیامبر(ص) پیش از بعثت، هر سال مدتی را به غار حرا می‌رفت، طبق بعض روایات در ماه مبارک رمضان بود و در آنجا اعتکاف می نمود، وقتی اعتکافش تمام می شد به مکه بازمی‌گشت، و پیش از اینکه به خانه اش برود به کعبه میرفت و کعبه را طواف میکرد وبعد به خانه خود میرفت.(تاریخ پیامبر اسلام، ص۸۳) امام علی (ع) میفرماید: (ولقد کان یتجاور فی کل سنة بحراء فاراه و لایراه غیری) (نهج خ ۱۹۰) یعنی پیامبر(ص) در هر سال در کوه حراء اقامت میکرد من او را می دیدم و جز من کسی او را نمی دید.
پیامبر در غار حرا به عبادت و راز و نیاز می پرداخت و این مناجات و راز و نیاز ادمه داشت تا اینکه جبرئیل پیام خداوند را به او آورد، و فصل تازه ای در زندگی پیامبر آغاز شد. پیامبر آماده به عهده گرفتن مسؤلیت بزرگ و خطیری شد و همچنین آماده به پیشواز رفتن مشکلات، رنج ها و زحمات فراوان گردید.

واسطه در نزول وحی

قرآن کریم توسط جبرئیل به پیامبر (ص) نازل شده است، از جبرئیل در قرآن گاهی تعبیر به روح الامین شده است، مثل: “نزل به روح الامین”(شُعراء/۱۹۳) و گاهی از او تعبیر به رسول کریم شده است، مثل: “انه لقول رسول کریم”(تکویر/۱۹) جبرئیل به شکل انسان بر پیامبر نازل می شد و وحی را به او قرائت میکرد، و گاهی هم مقدمات وحی بر پیامبر مثل آوایی به گوشش میرسید و هنگام که جبرئیل بر پیامبر نازل می شد، با احترام بر او نازل می شد.

کیفیت نزول وحی

در اینکه وحی چگونه بر پیامبر(ص) نازل می شد، خود آن حضرت در روایات که از ایشان رسیده، این گونه بیان می دارد: وقتی حارث بن هشام از پیامبر پرسید “کیف تأتیک الوحی؟” وحی بر شما چگونه نازل میشود؟
پیامبر(ص) درجواب فرمود: “احیانا یأتی مثل صلصلة الجرس و هو اشدّ علیّ فیُفصمُ عنّی فقد وَعَیت ما قال، و احیانا یتمثّل لی الملک رجلا فیکلّمنی فاعی ما یقول”. (بحارالانوارج۱۸ص۳۶۰ح۱۳) گاهی صدای همانند صدای جرس به گوشم میرسد، و وحی که چنین بر من نازل می شود، سخت بر من گران و سنگین است، سپس این صدا قطع میشود و آنچه را فرشته وحی میگوید فرا میگیرم، گاهی فرشته وحی بصورت مردی بر من نازل میشود و با من سخن میگوید و من گفته اورا حفظ میکنم. از این روایت بر می آید که وحی در ابتدا و به صورت اول بر پیامبر سنگین بود، چنانکه خود خداوند در قرآن هم میفرماید: “انّا سنُلقی علیک قولا ثقیلا” (مزمل/۵) ما به زودی سخن سنگین به تو القا خواهیم کرد.
گفته شده که نزول قرآن بر پیامبر سنگین بود و حال آن حضرت تغیییر میکرد و عرق بر چهره آن حضرت جاری می شد و اگر سواره می بودند متوقف می شدند و نمی توانستند به راه خود ادامه بدهند. (بحارالانوارج۱۸ص۳۶۰)

کیفیت نزول قرآن از لوح محفوظ

اکثر علما و دانشمندان علوم قرآنی بر این باورند که قرآن کاملا با الفاظ منتخب آسمانی و ساختار الهی بر پیامبراکرم نازل شده است. (نزول قرآن و رویای هفت حرف،ص ۲۵) از همین لحاظ اعجاز لفظی و بیانی قرآن کریم یکی از مهمترین و نمودارترین وجوه اعجاز قرآن است.

اولین آیه‌ای که بر پیامبر نازل شد

در اینکه کدام آیه و سوره اول بر پیامبر نازل شده، اختلاف نظر وجود دارد ، وگوشه ای از این اختلاف بر میگردد به اختلاف نظر در جزئیت بسم الله و عدم جزئیت آن؛ آیا بسم الله جزء اولین آیه هر سوره است و یا آیه مستقل؟ در این مورد بحث است بین علمای علوم قرآنی که در اینجا گنجایش آن نیست.
بدون شک اول چیزی که بر پیامبر نازل شده، چند آیه اول سوره علق است؛ اما اینکه بعضی ها میگویند اولین چیزی که بر پیامبر نازل شده بسم الله است. (تاریخ القرآن، علی الصغیر،ص۳۶) تعارض با این مطلب ندارد، چون از لزوم نزول سوره ، نزول بسم الله است. پس علی الاطلاق میتوان گفت اولین آیه که بر پیامبر نازل شده ، بسم الله و چند آیه اول سوره علق است، و بالطبع اولین سوره سوره علق است که بر پیامبر(ص) نازل شده.

زمان نزول قرآن

برخی از آیات قرآن صراحتا برنزول پراکنده – در طول ۲۰ ویا ۲۳ سال در مناسبت های گوناگون – دلالت دارد مثل: “و قرآناً فرقناه لتقرأ علی مکث و نزّلناه تنزیلا” (اسراء/۱۰۶) قرآن که آیاتش را ازهم جدا ساختیم ، تا آنرا با درنگ بر مردم بخوانی و آنرا به تدریج نازل نمودیم .
در واقع نزول یک دفعه و یکپارچگی قرآن به خاطر مرتبط بودن بعضی از آیات با رخدادهای تاریخی روزمره و قضایای متجدده معقول نیست. مفهوم ومطالب آیات ذیل در اوقات مختلف پس از بعثت رخ داده است: ۱- “قد سمع الله قول التی تجادلک فی زوجها و تشتکی الی الله”.(مجدله/۱)محققا شنیده است خداوند گفتار زنی را که با تو درباره شوهرش گفتگو می کرد و به خدا شکایت میکرد .۲- “عفی الله عنک لم اذِنت لهم”.(توبه/۴۳) خدا از تو بگذرد(رحمتت کند، یاری ات نماید) چرا به آنها اذن دادی که به جنگ نروند. اگر پیامبر میدانست که اذن او خوب نیست اذن نمی داد.
۳- “و ضرب لنا مثلا و نسی خلقه قال من یحیی العظام وهی رمیم”.(یس/۷۸) برای ما مثلی زد و خلقت نخستین خود را فراموش کرد.۴- “سأل سائل بعذاب واقع” (معارج/۱) سئوال کننده ای از کفار درخواست عذاب کرد که لامحاله واقع می شد. می بینیم که واقعات و قضایایی که این آیات بیانگر آن است، در سال های بعد از سال بعثت رخ داده است. پس قرآن یک دفعه و یکپارچه نازل نشده است.
این نوع نزول مورد اعتراض دشمنان پیامبر و کفار نیز قرار گرفته، آنها میگفتند اگر قرآن وحی و از جانب خدا است چرا یکباره نازل نمی شود؟ “و قال الذین کفروا لولا نزّل علیه القرآن جملة واحدة.” (فرقان/۳۲)جواب این اعتراض در حکمت و فلسفه نزول خواهد آمد.
بر خی از آیات دیگر قرآن بر نزول دفعی و یکبارگی آن در ماه رمضان و شب قدر دلالت میکند: ۱- “شهرُ رمضان الّذی اُنزل فیه القرآن.”(بقره/۱۸۵) ماه رمضان ماهی است که قرآن در او نازل شده.۲-“انّا انزلناه فی لیلة مبارکة.”(دخان/۳) ما قرآن را در شب مبارک نازل کردیم. ۳- “انا انزلناه فی لیلة القدر.”(قدر/۱) ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم. آیه اول دلالت دارد که قرآن در ماه رمضان نازل شده است، آیه دوم دلالت دارد که نزول قرآن در یک شب مبارک انجام شده، با توجه به این دو آیه، روشن میشود که این شب مبارک یکی از شب های ماه رمضان است. در آیه سوم خداوند می فرماید که ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم. از ضمیمه کردن این سه آیه بر می آید و میتوان چنین نتیجه گرفت : در ماه رمضان شب بابرکتی بنام شب قدر وجود دارد که قرآن در آن شب نازل شده است، در ضمن روشن است که آن شب عظیم یک شب است و نه چند شب. بنابراین، زمان نزول قرآن ، در یک شب قدر از شب های ماه رمضان است.
حال، ظاهر این دو دسته آیات با هم تعارض دارد؛ یک دسته از آیات میگوید قرآن به صورت پراکنده در طی زمان ۲۰ یا ۲۳ سال نازل شده؛ ولی دسته دیگر آیات میگوید قرآن در یک شب نازل شده است.در مقام جمع بین دو دسته از آیات دیدگاه هایی وجود دارد که مختصرا به آنها اشاره می شود:
۱- قرآن در شب قدر یک بار بر بیت المعمور یا بیت العزة که در آسمان اول است نازل شده، سپس به تدریج بر پیامبر نزول یافت. این قول ونظریه به ابن عباس نسبت داده شده.(مجمع البیان/ذیل آیه شهر رمضان…)
۲- درشب قدر بیشترین آیات برپیامبر نازل شده است لذا نزول قرآن به شب قدر نسبت داده شده.(نزول قرآن و رؤیای هفت حرف،ص۲۶) ۳ – شب قدر آغاز نزول قرآن بوده است و بعد از آن در اوقات مختلف نازل شده است.امام شافعی بر این نظریه است.(همان،وبه نقل ازالاتقان السیوطی،ج۱ ص۱۱۸)
۴- شب قدر شب نزول دسته ای از آیات مشخصی است تعداد و مقدار آیات که همان سال به آن نیاز بوده و بعد از آن در طی روز ها وماه ها بقیه قرآن نازل شده. ابن عباس بر این نظریه است.(مجمع البیان،تاریخ القرآن،علی الصغیرص۳۷)

نزول دفعی و نزول تدریجی

دیدگاه های مذکور با آیات نزول و تدریجی نزول سازگاری و همخوانی ندارد، پس باید در مورد نزول قرآن اینگونه بیان داشت و اینگونه میتوان بین آیات جمع نمود: قرآن دارای دو نزول است: نزول دفعی و نزول تدریجی.
۱- نزول دفعی به این شکل که معانی و مفاهم کل قرآن بر قلب پیامبر در شب قدر نازل شده است.
۲- نزول تدریجی ، به این معنی و به این شکل که الفاظ قرآن و قالب های معین برای هر آیه از طرف خداوند به همراه معنا در طول ۲۳ سال در مناسبت های متفاوت نزول یافته است.
و آنچه از تدبّر در آیات قرآن استفاده میشود نیز این مطلب است، چون در آياتى كه مى گويد قرآن در ماه رمضان و يا در شبى از شبهاى آن نازل شد تعبير به انزال آمده ، كه دلالت بر نازل كردن يكپارچه قرآن دارد، و در هيچ يك از آنهاتعبير به تنزيل نيامده ، مثل آیات قبلی، يكجا فرموده:” شهر رمضان الّذى انزل فيه القرآن.” جاى ديگر فرموده : “حم والكتاب المبين انّا انزلناه فى ليلة مباركه” و در جاى ديگر فرموده انا انزلناه فى ليلة القدر.
و اين تعبير و نازل شدن يكپارچه به دو اعتبار مى تواند باشد، يكى به اعتبار اينكه مجموع و روى هم رفته قرآن و يا بعضى از آن يكپارچه و يك دفعه نازل شده هر چند كه تك تك آياتش به تدريج نازل شده باشد، همچنانكه در مورد باران با اينكه قطره قطره نازل مى شود، ولى به اعتبار اينكه مجموع بارانها و قطرات مفيد فائده بوده تعبير مى كند به اينكه كماء انزلناه من السماء و نيز به همين اعتبار فرموده : “كتاب انزلناه اليك مباركا لِيُدبّروا آياته”.
دوم به اعتبار اينكه كتاب ماوراى آنچه ما با فهم عادى خود از آن مى فهميم – معلوم است فهم عادى ما مستلزم آن است كه آياتش را جداجدا تدبر كنيم، و هم جدا جدا و به تدريج نازل شود- حقيقت ديگرى دارد كه به لحاظ آن حقيقت امرى واحد و غير تدريجى است ، و نزولش به انزال – يك دفعه – است ، نه تنزيل (نزول بتدريج.
و همين اعتبار دومى از آيات كريمه قرآن استفاده مى شود مانند آيه: “كتابٌ احكِمَت آياته ثم فصّلت من لدن حكيم خبير”. چون كلمه اُحكِمَت از اِحكام است و اِحكام در مقابل تفصيل است ، و تفصيل عبارت است از اينكه كتاب را فصل فصل و قطعه قطعه كنند، در نتيجه احكام به این معنا است كه جزء جزء نداشته و اجزايش از يكديگر متمايز نباشد، چون همه اش به يك معنا بر مى گردد، كه آن معنا جزء و فصل ندارد و آيه شريفه صراحت دارد در اينكه تفصيلی كه ما امروز در قرآن مشاهده مى كنيم تفصيلى است كه بعدها به قرآن داده شده، و گرنه در آغاز محكم و بدون جزء و فصل بوده) .المیزان ج۲)

آيات ديگرى از قرآن كه دلالت مى كند قرآن ابتدا دفعى و سپس تدريجى نازل شده است

از آيه فوق روشن تر، آيه “و لقد جئناهم بكتابٍ فصّلناه على علمٍ هدًى و رحمه لقومٍ يؤمنون. هل ينظرون الّا تاويله يوم يأتى تأويله يقول الذين نسوه من قبل قد جاءت رسل ربّنا بالحق”.
و آيه (و ما كان هذا القرآن ان يفترى من دون الله ، و لكن تصديق الّذى بين يديه و تفصيل الكتاب لاريب فيه من رب العالمين ( تا آنجا كه مى فرمايد: “بل كذّبوا بما لم يحيطوا بعلمه و لمّا يأتهم تأويله” از اين آيات به خوبى استفاده مى شود كه مساله تفصيل و جداسازى امرى است كه بعدها بر كتاب خدا عارض شده است و قبلا به اين صورت نبوده .
پس كتاب به خودى خود چيزى است و تفصيلى كه عارض بر آن شده چيزى ديگر، و كفارى كه كتاب را تكذيب كردند تكذيبشان مربوط به تفصيل كتاب است، و ناشى از اين است كه فراموش كردند اين تفصيل به چه چيز برگشت مى كند و به زودى در قيامت مى فهمند و جز فهميدن چاره اى ندارند، آن وقت پشيمان مى شوند در حالى كه پشيمانى سودى برايشان نداشته ، و راه گريزى هم ندارند، و اين آيه اشعارى هم به اين معنا دارد كه كتاب اصلى تاويل كتاب خواندنى يعنى قرآن است .
از آيه مورد بحث روشن تر اين آيه شريفه است : “حم و الكتاب المبين، انّا جعلناه قرآنا عربيا لعلّكم تعقلون و انّه فى ام الكتاب لدينا لَعلىّ حكيم” چون اين آيه ظهور در اين معنا دارد كه قرآن قبلا در كتاب مبينى بوده كه خواندنى و عربى نبوده ، و بعدها خواندنى و عربى شده ، و لباس الفاظ آنهم به واژه عربيت پوشيده ، تا مردم آن را بفهمند و گرنه همين كتاب قبلا در ام الكتاب ، كه نزد خدا مقامى بلند داشته است ، بوده مقامى كه دست خرد بدان نمى رسد، كتابى كه حكيم است ، يعنى مانند كتاب قرآن آيه آيه و سوره سوره نيست .(همان)
نزول تدریجی ازآیات ذیل هم استفاده میشود
آیات ذیل دلالت دارد بر اینکه پیامبر(ص) قبل از نزول تدریجی قرآن از آن آگاه بوده(تفسیرنمونه ج۲۱ ص۱۴۸) مانند آيه ۱۱۴ سوره طه “و لاتـعجل بالقرآن من قبل اَن يقضى اليك وحيه” : پيش از آنكه وحى درباره قرآن بر تو نازل شود نسبت به آن عجله مكن.
و در آيـه ۱۶ سـوره قـيـامـة آمـده اسـت :” لا تـحـرّك بـه لسـانـك لتعجل به” :زبان خود را براى عجله به قرآن حركت مده. چون از اين آيات بر مى آيد كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) مى دانسته چه آيه اى بر او نازل مى شود، و به همين جهت قبل از آنكه وحى آيه اى تمام شود او از پيش ، آيه را مى خوانده ، و خداى تعالى از اين كار نهي اش فرمود
پـاسـخ سـؤ ال ديـگـرى كـه مـى گـويـد: اگـر قرآن در شـب قـدر نازل شده پس چگونه طبق روايات مشهور آغاز بعثت پيغمبر در ۲۷ ماه رجب صورت گرفته است ؟ نیز روشن گرديد.
زيـرا نـزول آن در مـاه رمـضـان جـنـبـه جـمـعـى داشـتـه، در حـالى كـه نـزول اولين آيات در ۲۷ رجب مربوط به نزول تدريجى آن است(تفسیر نمونه،ج۲۱ص۱۴۹) و به اين ترتيب مشكلى از اين نظر پيش نمى آيد.

حکمت و فلسفه نزول تدریجی قرآن

۱- قوت قلب پیامبر: تجدید وحی بر پیامبر موجب دل گرمی آن حضرت (ص) می شد و از عوامل ثبات و پایداری ایشان در دعوت و مبارزه به شمار میرفت. (فواید دمشقیه ص۱۳۲)
۲- مصالح مرتبط با مردم : در مقاطع زمانی و مکانی ومتناسب با شرایط فردی، اجتماعی، سیاسی و رویدادهای تاریخی ، وجود شبهات و پرسشهای مخالفان و موافقان وتغییر تدریجی آداب و رسوم و خرافات جاهلی اقتضا میکرد که آیات قرآن به مرور زمان نازل شود واجرای هم زمان احکام و قوانین شرعی برای افرادی که تازه اسلام را پذیرفته بودند، سخت و دشوار بود. لذا با نزول تدریجی آن موارد، احکام و قوانین به صورت گام به گام و مرحله وار به اجرا در آمد. و فایده دیگرش امکان حفظ و حفاظت از قرآن کریم توسط مسلمانان بود.(تاریخ القرآن، علی الصغیر،نزول قرآن و رویای هفت حرف )
۳- مصالح مرتبط با قرآن : انسجام و پیوستگی میان آیات قرآن و نبود اختلاف و تعارض به نزول تدریجی آن، کلام الهی و وحیانی بودن آیات و در نهایت، معجزه بودن قرآن را اثبات میکند.(همان)

مدت زمان نزول قرآن

درمورد مدت زمان نزول قرآن سه قول وجود دارد: ۱- بیست سال. ۲- بیست وسه سال. ۳- بیست و پنج سال. این اقوال مبنی بر اختلاف در مورد مدت اقامت پیامبر در مکه بعد از بعثت است، بعضی ده سال گفته، بعضی سیزده سال گفته و بعضی هم پانزده سال. ولی در مدت اقامتش در مدینه اختلاف ندارند.(تاریخ القرآن علی الصغیرص۳۵) اما وقتی میدانیم که پیامبر (ص) به عمر چهل سالگی برسالت مبعوث شد و به او وحی شد و به عمری ۶۳ سالگی رحلت نمود، این رجحان پیدا میکند که مدت زمان نزول وحی بیست وسه است.

نکته پایانی

قرآن کریم که یکی از معجزات پیامبر و بارزترین معجزه و معجزه جاویدانی پیامبر(ص) به حساب می آید فکر میلیون ها انسان را به خود جذب نموده، علما و دانشمندان رشته های مختلف علوم مطابق رشته های تخصصی شان مجذوب قرآن شده اند، علمای علوم قرآنی که موضوعات قرآن را مورد بحث و بررسی قرار داده، یکی از این موضوعات موضوع نزول قرآن است، در این مقاله مختصر، واضح شد که افکار و نظریات مختلف درباره نزول قرآن وجود دارد اما با دقت بینی در آیات قرآن معلوم شد که قرآن دارای دو نوع نزول است: نزول دفعی در یک شب بر قلب پاک پیامبر ویا بیت المعمور که این دو باهم تعارض ندارد چون پیامبر از بیت المعمور آگاه است و نزول تدریجی در طی ۲۳ سال در مناسبت ها و جاهای مختلف، این بحث را به سخن یکی از دانشمندان غیرمسلمان درباره قرآن خاتمه میدهیم:
كارلايل انگليسى مى گويد: قطع نظر از اينكه قرآن كتاب وحى مبارك الهى است از حيث لفظ و تركيب نيز بليغ ترين كتابهاست و اين كتاب وابسته به اصلى حقيقى و پيوسته به مبدأى عالى و مقدس است كه تمام كتب در برابر قرآن حقيرند و اين كتاب از هرگونه اصول ناپسند پاكيزه و مبرّاست.
سید ابراهیم آخوند زاده-خبرگزاری جمهور

منابع:
۱- قرآن کریم
۲- نهج البلاغه
۳- بحارالانوارج۱۸
۴- لسان العرب
۵- قاموس المحیط
۶- تفسیر المیزان، علامه طبا طبای
۷- تفسیر نمونه، مکارم شیرازی
۸- تفسیر مجمع البیان، علامه طبرسی
۹- تاریخ القرآن،دکتور محمد حسین علی الصغیر
۱۰- فواید دمشقیه، آیةالله محسنی
۱۱- تاریخ پیامبر اسلام،محمد ابراهیم آیتی، تجدید نظر و اضافات گرجی ابوالقاسم
۱۲- نزول قرآن ورویای هفت حرف، دکتور رضا مؤدب
۱۳- تاریخ القرآن، زنجانی ابوعبدالله

بدون دیدگاه

تعداد نظرات در انتظار تائيد : 83

نظر شما در مورد این اثر چیست دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید .