صلواتی که امروزه ماشیعه ها برپیامبر اکرم می فرستیم درنماز وغیرنماز یکی است: «اللهم صل علی محمد وآل محمد» درگذشته صلوات نمازهای یومیه ما همان صلواتی بود که امروزه درنماز میت می خوانیم. مفصل تربود وشامل ابراهیم وآل ابراهیم نیزمی شد ودرآخرش کلمه «حمید ومجید» وجود داشت.[۱]

اهل سنت ازگذشته تا به امروز، چهارنوع صلوات را تجربه نموده اند.صلوات نمازها با صلوات نوشته ها وگفته های شان متفاوت است.

صلواتی را که درنمازها می خوانند متضمن کلمه «آل محمد» است، هرچند «علای حرف جر» بین محمد وآل محمد فاصله انداخته است. صلواتی را که اهل سنت درتشهد نمازشان می خوانند براساس روایتی است که ازصحابی بزرگ «کعب بن عَجْرَة» دردو کتاب مهم صحیح بخاری وصحیح مسلم نقل شده است البته حنبلی ها عین همین حدیث را درتشهد می خوانند[۲] ولی سه مذهب دیگر اهل سنت ومذهب زیدیه کلمه «ابراهیم» را نیز قبل از «آل ابراهیم» اضافه میکنند.[۳]

روایت این است: «عن کعب بن عجرة رضی الله عنه قیل یا رسول الله اما السلام علیک فقد عرفناه فکیف الصلاة قال: قولوا: اللهم صل علی محمد وعلی آل محمد کما صلیت علی آل ابراهیم انک حمید مجید اللهم بارک علی محمد وعلی آل محمد کما بارکت علی آل ابراهیم انک حمید مجید.»[۴] همین حدیث ازجناب کعب بن عجره درمنابع حدیثی شیعه نیز وجود دارد با این تفاوت که «وآل محمد» دارد.[۵]

تمامی روایات وارده درمورد کیفیت وچگونگی صلوات، درپیرامون تفسیر آیه ی مبارکه «ان الله وملائکته یصلون علی النبی» واردشده است. روایات صلوات، ازحدود ۱۶نفر صحابه، درکتب حدیثی اهل سنت نقل شده است.۱۵نفر ازصحابه «آل محمد» را نقل کرده اند. ویک نفر ازصحابه به نام ابوحمید ساعدی «ازواج وذریة محمد» را نقل کرده است. مذاهب اهل بیت ـ شیعه اثناعشری، زیدیه واسماعیلیه ـ نیز «آل محمد» را نقل کرده اند.

با این حال صلواتی را که در نوشته ها وگفته های شان به کارمی برند فاقد کلمه «آل محمد» است وبعد ازنام مبارک پیامبر می گویند: صلی الله علیه وسلم.دراین زمینه این ضرب المثل فارسی صادق است که: «به جای اینکه چشم را پاک کند کورکرد». به جای اینکه در صلوات ها کلمه ی «آل محمد» را بدون «علای حرف جر» استعمال کنند، آل محمد را ازریشه حذف نمودند.

صلوات سومی دربین اهل سنت مخصوصا احناف، مرسوم است که آن را به شکل زمزمه می خوانند. وآن صلواتی است که خطیب وسخنران ازمردم می خواهد. دراین صلوات کلمه «ازواج واصحاب پیامبر» نیز داخل است ومعمولا به این صورت می خوانند:«اللهم صل وسلم علی سیدنامحمد وعلی آله وازواجه وصحبه کما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید»

درخواست خطیب معمولا به دوصورت انجام می شود:

الف. آیه مبارکه «ان الله وملائکته یصلون علی النبی» را می خواند ومردم صلوات می فرستند.

ب. به مردم می گوید که: درود شریف را بخوانید.

اهل سنت عادت ندارند که باشنیدن نام پیامبرصلوات بفرستند لذا اگرعالم شیعی درجمع اهل سنت سخنرانی کند وهرچه نام پیامبر را غلیظ تر ادا کند کسی صلوات نخواهد فرستاد مگراینکه ازآن دوروش استفاده کند.

۱٫ اعتراف تلخ درمورد حذف آل محمد ازصلوات

یکی ازمحشین کتاب نبراس[۶] که ازکتب مهم برادران حنفی ما درعلم کلام محسوب میشود، دراین خصوص به حقیقت بسیارتلخی اعتراف نموده است:

«قال بعض المحققین ترک المحدثون لفظ الآل عندالصلاة علی خاتم الرسول لغلبة الامویة والعبا سیة لانهم یمنعون ذالک بل یسبون وسیعلم الذین ظلمواای منقلب ینقلبون.»[۷] برخی ازمحققین فرموده اند: علت اینکه محدثین لفظ آل را ازصلوات حذف نمودند، غلبه أموی ها وعباسی ها وممانعت آنان بود. آنها به جای درود ، آل پیامبرصلی الله علیه وآله (ص)را سب ولعن می کردند.وسیعلم الذین….

درخصوص حذف آل محمد ازصلوات ها به چند نکته اشاره می شود:

۱٫ همان گونه که گذشت، تمامی روایات وارده درمورد کیفیت صلوات، متضمن کلمه «آل محمد» می باشد.

۲٫ حدیثی ازحضرت پیامبرصلی الله علیه وآله نقل شده است که:«من صلی علی و لم یصل علی آلی فقد جفانی.»[۸]هرکه برمن درود فرستد و برآل من درود نفرستد درحق من ظلم نموده است.

۳٫گرچه این حدیث را برخی ازعلمای علم رجال، جزواحادیث موضوعه دانسته اند.[۹] ولی اگر این روایت را درکنار ۱۵روایات صلوات قراردهیم، ضعف سندش جبران می شود. ازنظرعقلی نیز اگر کسی در دین بدعت ایجاد نماید به پیامبر اکرم جفانموده است.

۴٫ روایت دیگری وجود دارد به نام روایت صلوات بتراء که پیامبرصلی الله علیه وآله ازآن نهی نموده است. این روایت را ابن حجرهیثمی درصواعق المحرقه نقل کرده است:

« ویروی لا تصلوا علی الصلاة البتراء فقالوا وما الصلاة البتراء قال تقولون اللهم صل علی محمد وتسکتون بل قولوا اللهم صل علی محمد وعلی آل محمد.» [۱۰] برمن صلوات بترآء ودم بریده نفرستید.عرض شد که یا رسول الله صلوات بترآء چیست؟ فرمود: اینکه بگویید اللهم صل علی محمد وساکت شوید بلکه بگویید اللهم صل علی محمد وعلی آل محمد. این روایت را عالم بزرگ سلفی نیزـ از ابو سعد درشرف المصطفی ـ نقل کرده است.[۱۱] وحدیثی نزدیک به این، درمقدمه مسند امام زید ازدارقطنی وبیهقی نقل شده است: «وأخرج الدار قطنی والبیهقی فی حدیث من صلی علی ولم یصل علی اهل بیتی لم تتقبل منه.»[۱۲]

توجیه صلوات های تحریف شده: مؤلف نبراس ضمن اعتراف به اینکه ذکر «آل محمد» سنت مأثوره می باشد، عمل اهل سنت را اینگونه توجیه می کند که: «پیامبرصلی الله علیه وآله وآل او مانند نفس واحده می باشند فلذا صلوات بر پیامبرصلی الله علیه وآله، صلوات بر آل او نیز محسوب می شودودیگر احتیاجی به ذکرآل نیست.»[۱۳]

توجیه نبراس با مبنای عقل وشرع سازگاری ندارد. گرچه آنها کالنفس الواحده هستند ولی درصلوات باید مطابق دستور شارع رفتارنمود. اگر یکی به جای دیگری کفایت می کند چراخود پیامبرصلی الله علیه وآله این کاررا انجام نداد؟ وچرا به مردم اعلام نکرد که فقط برمن صلوات بفرستید به جای آل محمد نیز کفایت می کند.

۲٫ بدعت گذاری درصلوات

اخیرا دربرخی مناطق سنی نشین، کلمه «اصحاب محمد» را درصلوات ها پس ازکلمه «آل محمد» داخل نموده وبه شیوه شیعیان (جهراً) می گویند:«اللهم صل علی محمد وآل واصحاب محمد».این چهارمین نوع صلواتی است که اهل سنت به کار می برند. درحقیقت غیرازصلوات اولی که آن را درتشهد می خوانند، سه تای بعدی صلواتهای تحریف شده هستند. دومی تحریف به نقیصه وسومی وچهارمی تحریف به زیاده.

مستند صلوات نوع سوم وچهارم، روایتی است که انس ازپیامبرصلی الله علیه وآله نقل می کند که فرموده است: هرمؤمن متقی آل محمد است.[۱۴]

درخصوص این حدیث دونکته قابل ذکراست:

الف. امام نووی ـ که دومین فرد مذهب شافعی است ـ این قول رامردود می داند ومی فرماید: «بیهقی این روایت را ضعیف دانسته و استدلال به آن را جایز نمی داند زیرا یحیی بن معین ابا هرمزه را که در سند روایت وجود دارد متهم به کذب نموده است و احمد و دیگر حفاظ نیز او را تضعیف نموده اند.»[۱۵]

مؤلف نبراس نیز این روایت را ضعیف السند می داند.[۱۶]

ب. برفرضی که این گونه روایات را بپذیریم وقبول نمائیم که هرمؤمن متقی آل پیامبرصلی الله علیه وآله است، مجوزنمی شود که اسم آنها را درصلوات داخل نمائیم. چنانکه سلف صالح اهل سنت وائمه مذاهب اربعه، هیچکدام درتشهد نماز صلواتی را ذکرنکرده اند که اسمی غیر ازمحمد وآل محمد درآن باشد.

ج. اگر هرمؤمن متقی «آل محمد» می باشد، نیازی نیست که اسامی آنهارا به طورجداگانه درصلوات که یک امر توقیفی است داخل نمائیم. همان«آل محمد» به جای همه کافی است.

البته این مسأله ریشه تاریخی نیزدارد که به دشمنان آل محمد می رسد. چنانکه عمربن عبدالعزیزدرنامه ی که به یکی ازقضات نوشته است گفته است: عده ای ازمردم، دنیا را برآخرت ترجیح داده اند وعده ای مردم پست، بدعت ایجاد نموده وبه جای صلوات برپیامبرصلی الله علیه وآله، برخلفاء وامرای شان صلوات می فرستند. به محض این که نامه ام به دستت رسید، مردم رادستوربده که برانبیا صلوات بفرستند وبرای مسلمین دعانمایند. وغیرازآن هرچه خواستند بگویند.[۱۷]

دررابطه با این متن تاریخی جای این سؤال باقی است که، چه کسانی اسامی خلفا وامرای شان را در ردیف نام پیامبرصلی الله علیه وآله قرارداده بودند؟ آیا دردوران عمربن عبدالعزیز به جزبنی امیه کسانی دیگر خلافت وسلطنت داشتند؟

نویسنده : سید ابوالحسن باقری

پی نوشت

[۱]. فقه الرضا، علی بن بابویه ص ۱۰۸ ، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث – قم المشرفة ط لأولی ۱۴۰۶والمراسم العلویة، سلاربن عبدالعزیز ص۷۲ومصباح المتهجد شیخ طوسی ص۴۹

[۲]. المغنی – عبدالله بن قدامه ج ۱ ص ۵۷۹

[۳]. البحر الرائق شرح کنز الدقائق، تألیف: زین الدین ابن نجیم الحنفی المصری، ج ۱ص ۵۷۳ دار النشر: دار المعرفة، بیروت، الطبعة: الثانیة. بی تا و الشرح الکبیر،أبو البرکات ج ۱ ص ۲۵۱ دار النشر: دار الفکر – بیروت، تحقیق: محمد علیش. بی تا و بدائع الصنائع – أبو بکر الکاسانی ج ۱ ص ۲۱۱ دار الکتاب العربی – بیروت – ۱۹۸۲، الطبعة: الثانیة.

[۴]. صحیح البخاری – البخاری ، ج ۴ ص ۱۸۰۲ حدیث شماره ۴۵۱۹ باب قوله ان الله وملا ئکته یصلون علی النبی دار النشر: دار ابن کثیر , الیمامة – بیروت – ۱۴۰۷ – ۱۹۸۷، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا.وصحیح بخاری ج۵ ص ۲۳۳۸ باب الصلاة علی النبی حدیث شماره ۵۹۹۶٫ و صحیح مسلم – مسلم النیسابوری ج ۲ ص ۳۰۵ باب الصلاة علی النبی بعد التشهد حدیث شماره ۴۰۶، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی بی تا. و مسند احمد – الامام احمد بن حنبل ج ۴ ص ۲۴۳ دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر بی تا.

[۵]. وسائل الشیعة (آل البیت ) – الحر العاملی ج ۷ ص ۱۹۷ مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم ط.۱۴۱۲

و الأمالی- الشیخ الصدوق ص ۴۷۰ کتابخانه اسلامیه، تهران: ۱۳۶۲ ش.

* کارشناس ارشد معارف اسلامی و حقوق

.[۶] نبراس کتابی است که درشرح کتاب «شرح عقاید نسفیه تفتازانی» توسط مولوی عبدالعزیزفرهاری ـ راء مهمله ـ نوشته شده است. مؤلف کتاب ازجایگاه علمی خوبی برخوردار بوده است.

[۷]. نبـراس شرح لشرح العقائد النسفیه، مولاناحافظ عبد العزیز فرهاری، ص۱۰،هامش۱ کتب خانه اکرمیه،پیشاور، پاکستان۱۳۱۸ ق.

[۸]. همان ص۱۰ ، هامش۱ .

[۹]. الأسرار المرفوعة فی الأخبار الموضوعة المعروف بالموضوعات الکبری، تألیف: نور الدین علی بن محمد بن سلطان المشهور بالملا علی القاری، ج۱/ص۳۴۸ح۵۰۰ دار النشر: دار الأمانة / مؤسسة الرسالة – بیروت – ۱۳۹۱ هـ – ۱۹۷۱م، تحقیق: محمد الصباغ.

.[۱۰] الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، تألیف: أبو العباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر الهیثمی، ج۲/ص۴۳۰ دار النشر: مؤسسة الرسالة – لبنان – ۱۴۱۷هـ – ۱۹۹۷م، الطبعة: الأولی، تحقیق: عبد الرحمن بن عبد الله الترکی – کامل محمد الخراط.

[۱۱]. کشف الجانی محمد التیجانی ، عثمان بن محمد آل خمیس الناصری ابی محمد التمیمی. سایت اینترنتی www.fnoor.com/books

.[۱۲] مسند زید بن علی- زید بن علی ص ۳۳ ناشر : منشورات دار مکتبة الحیاة – بیروت – لبنان.بی تا

.[۱۳] نبراس ص۱۰

[۱۴]. المجموع فی شرح المهذب/نووی ، ج۳ ، ص۴۶۷ . دار النشر: دار الفکر – بیروت – ۱۹۹۷م

[۱۵]. پیشین ، ج۳ ، ص۴۶۷ .

[۱۶]. نبراس ، ص ۱۰

[۱۷]. فتح الباری، ابن حجرعسقلانی ۸/۴۱۱۰ دار المعرفة – بیروت – ۱۳۷۹ -، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی , محب الدین الخطیب.